ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات پسر نازم ایلیا

16 ماهگی شازده

1392/10/15 12:00
نویسنده : مامانی
452 بازدید
اشتراک گذاری

نازنین پسرم ....

عشق من ... همه ی وجودم

خیلی دلم میخواد این روزا مثل قبل برات بنویسم از شیرین زبونیات ، حرکات قشنگت ، کارای جدیدی که هر روز یاد میگیری و انجام میدی نفسم ولی نمیـــــــــــــــشه نمیتونم دلم میخواد چیزی که تو وجودم داره میگذره رو بنویسم که روز به روز مامانی رو بیشتر از همیشه شیفته ی خودت میکنی بخاطر همین به شعرا پناه میبرم

پس برات مینویسم ؛

نمیشود که تو باشی

 من عاشق تو نباشم

نمیشود که تو باشی

درست همین طور که هستی

و من ، هزار بــــــــــــــار خوبتر از این نباشم

و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم

نمیشود ، میدانم ...

نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد ...

 

این روزا آبنبات من 9 تا مروارید ناز تو دهنش داره  و حسابی درگیر 5 تا دندونیه که داره در میاره انشالا  راحت باشه واست مامانی میدونم که سخته پسر مهربونم

نفس من

بقیه عکسای شازده ایلیا در ادامه مطلب ...

 

خونه ی خاله روز تولد 6 سالگی کیمیا جون

تولد کیمیاایلی

ساعت 6:48 صبح در حال گردو شکستن واسه صبحانه ( یه همچین پسر ماهی دارم من قلب)

نازم

نقاش نازم

نقاشی

نفسقربونت برم

ایلیا نازم خیلــــــــــــــــی دوستت دارم عشقم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی رایان کوچولو
1 بهمن 92 11:30
عزیز دلم چقد شما آقا هستی خاله هزار ماشالله اینم بوس واسه امیر محمد جیگر