ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات پسر نازم ایلیا

12 روز به تولد 2 سالگی نفسم مونده

1393/5/27 9:14
نویسنده : مامانی
424 بازدید
اشتراک گذاری

من خوشبخت ترینم ...

چون تورو دارم ...

بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخک


ميگن کهنه نمي شه تولدت مبارک


تو اين روز طلايي تو اومدي به دنيا


و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما


تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز


از اسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا


يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن


يکي به نيت تو يکي از طرف من


الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم


به خاطر و جودت به افتخار بودن


تو اين روز پر از عشق تو با خنده شکفتي


با يه گريه ي ساده به دنيا بله گفتي


ببين تو اسمونا پر از نور و پرندس


تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس


تا تو هستي و چشمات بهونه س واسه خوندن


همين شعر و ترانه تو دنياي ما زندس


واسه تولد تو بايد دنيا رو اورد


ستاره رو سرت ريخت تو رو تا اسمون برد


اينا يه يادگاري توي خاطره هاته


ولي به شوق امروز مي شه کلي قسم خورد


تولدت عزيزم پراز ستاره بارون


پر از باد کنک و شوق ،پر از اينه و شمعدون


الهي که هميشه واسه تبريک امروز


بيان يه عالم عاشق ،بياد هزار تا مهمون


 

پسندها (1)

نظرات (1)

شهاب کوچولو
27 مرداد 93 9:33
وبلاگ زیبایی داری. به ما هم سربزن. اگه دوست داشتی منو لینک کن تا با هم دوست بشیم.