آفرین پسر زرنگم
ایلیای من در تاریخ 1391/03/10 در 9 ماه و 2 روزگی تونست قدم برداره
و اما ماجرای قدم بر داشتن کوچولوی من:
دیشب بابایی نشسته بود و نفسمو از خودش چند قدمی دورتر نگه میداشت و دستاشو ازت جدا میکرد اونوقت تو هم 3 قدم بطرفش راه میرفتی و خودتو مینداختی تو بغلش چند بار این کارو تکرار کرد تا خسته شدی و نشستی تنها و بدون کمک گرفتن از چیزی کلی خوشحال شدیم و ذوق کردیم به پیشنهاد بابایی منم وایسادم ازتون فیلم گرفتم تا بقیه هم ببینن.
پسر قشنگم:
قدم بردار و از زمین خوردن نترس همیشه کسی هست که دستاتو بگیره و بلندت کنه ما تا آخرین لحظه ی عمرمون و خدای مهربون همـــــیشـــه کنارته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی