ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات پسر نازم ایلیا

18 ماهگی عشقولکم

1393/1/17 10:12
نویسنده : مامانی
618 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم نفس من عشق من ... سلام

با یک هفته تأخیر امروز صبح  با بابا جون رفتیم واکسنتو زدی خوشکلم آخه هفته ی پیش سرما خوردی منم نبردمت واکسن بزنی تا خوب بشی بعد

خیلی میترسیدم آخه شنیده بودم واکسن سختیه 18 ماهگی نگرانت بودم ، واکسنتو که زدی یخورده گریه کردی نازپسرم ولی خدارو هزار مرتبه شکر تا الان که زنگ میزنم مامان جون میگه همه چی عادیه گل پسرمم مثل همیشه در حال دویدن و بازی کردن خیلی ممنونم مامان که قوی بودی

ایلیا خان من بشدت وابسته ی مامان شدی عشقم مامانیم یخورده اذیت میشه ولی خوب چاره ای جز صبر نیست چون هر کاری میکنم بازم همون آش و همون کاسه

حرکاتت حرفات همه چیز واسمون شیرین و دوست داشتنیه نازم

1000000000000 بار بلکه بیشتر عاشقتم دوستت دارم میپرستمت هستیه من

این روزا حال و هوای عید داره و ما هم در حال خرید کلیم کار داریم هم سر کار هم خونه

راستی مامانی ماهی گلی پارسالمون هنوز زندست یعنی از تو بزرگتر شده دوسال و یکماهه که داریمشمژه اونم پسر خوبیه ساکت و آرومهچشمک

دیگه نمیگم خودت که میدونی خیلی خیلی خیلیییییییییییی ...ماچ

 

برای دیدن عکسای گل پسرم بفرمایید ادامه مطلب ...

 

 

 

 

گوشه ای شیطنت های وروجکم

ایلی من

اولین کیف کولی ایلیا

خوشگلم

پسر نازم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شیما
17 اسفند 92 5:52
آفرین که مامانیتو اذیت نکردی برا واکسن.عیدت هم پیشاپیش مبارک
شیما
24 اسفند 92 0:26
18 ماهگیت مبارک.آفرین که مامانتو به خاطر واکسن اذیت ندادی کو عکس