خاطرات پسر نازم ایلیا

بهانه هم اگر میگیری بهانه ی مرا بگیر !! من تمام خواستن را وجب کرده ام هیچکس هیچکس به اندازه من عاشق تو و بهانه هایت نیست ... عاشقتممممممممممممم پسرم خونه ی خاله نفس من در حال رانندگی در حال تماشای تلویزیون ... دوست دارم عزیزم ...

    عافیت باشه عسلم ایییی کیو سان شیرازی خیلی مخلصیم مامانی همکار سخت کوش هم در خرابکاری ایلیا و پسر خاله ...... خونه ی مامان جون مامان هر دو هم سر کارن اینجا ...

پسر نازنینم 13 ماهگیت مبارک  سلام مامانی خوشگلم تو 13 ماهگی 2 تا دندون جدید در آوردی الان 6 تا مروارید زیبا تو دهنت داری با کمک بابا جون کچلت کردیم الهیییی قربونت برم خیلی ناز و بامزه شده بودی تازه میخواستم ابروهاتم بزنم بابائی نذاشت همش در حال تلفن زدن و حرف زدن با تلفنی بابا جون میگه از مامان جون یاد گرفته بابا هم بهم میگه از خودت یاد گرفته مائیییم دیگه عاشق توپ و گل زدنی دوپ ، دل ، اتاد چند کلمه ای هستند که مرتب تکرار میکنی نفسم عاشقتم پسرم تو همه ی زندگی و هستیمی   برای دیدن بقیه ی عکسای نفسم بفرمائید ادامه مطلب   نفسم در حال سیب خوردن ...

یکساله شد ایلیا نازمووون بفرمائید ادامه مطلب عکسای تولد عشقم خیلی خوب و با کیفیت نشده خودشم خیلی بی حال بود بعدا میام کلییییییییییی مینویسم از تولد نفسم اصلا دوست نداشت کلاه سرش بذاره بابایی هم با دست کلاه رو گرفت تا چند تا عکس بندازیم دوستت دارم عشقم ...

  تو وجودت واسه من یه معجزست            بقیه عکسا در ادامه مطلب         ...

عزیزدلم امروز در آخرین روزهای اولین سالگرد زندگیت یک بهار ، یک تابستان ، یک پائیز و یک زمستان را لحظه به لحظه دیدی ... زندگی کردی از این پس ... همه چیز جهان تکراریست همه چیز جز ... مهربانی (نیما یوشیج) ...

یکدانه ام 11 ماهگیت مبارک پسر مهربونم فقط یک ماه دیگه به یک سالگیت مونده، یک ماه به یکسال با ما بودنت ، یکسالی که قشنگترین روزا و لحظات رو برامون رقم زدی ، نمیدونم چرا با اینکه اوایل بدنیا اومدنت برام سخت بود ولی این روزا دلم برای همون روزات تنگ میشه برای 1 ماهگی 2 ماهگی و ... پارسال این موقع ها سخت منتظر بودم که زود بگذره و تورو ببینم چقدرررر برای دیدنت لحظه شماری میکردم ، چقدر یک ماه آخر برام سخت گذشت ، انتظار سخت بود اونم انتظار کی ...!!! انتظار عزیزی که پاره ی تنم بود ، قسمتی از وجودم بود دوست داشتم ببینم چه شکلیه ، لمسش کنم بوش کنم ببوسمش و دستای کوچولوشو بگیرم و بهش بگم چقدر با بودنش خوشبختم الهی قربونت برم نفسم الا...

قشنگترین بهانه ی زندگیم  10 ماهگیت مبارک  زیباترین لحظات رو این روزا با تو سپری میکنم چقدر شیرین و شیطون شدی نازنینم ، چقدر عاشـــــــــقتم ،  دوستـــــــــــت دارم مامانی الان دیگه 3 4 قدمی راه میری دیگه نگران افتادنت از تخت یا مبل نیستم آخه چند روزی میشه یاد گرفتی ازشون بیای پائین مادربزرگ مامانی این ماه فوت شدن چقدر نگران حال بابا جون بودم  انشالا خدا بهش صبر بده غم از دست دادن مادر تو هر سنی سخته ولی خوب خدارو شکر الان همه چیز خوبه نفسم اینم چند تا عکس از 10 ماهگی پسر خان بقیه در ادامه مطلب   ...